محل تبلیغات شما



گزیده ای از نوشته خانم عطیه همتی :

 

یک خط قرمزی در سینمای آمریکا، سینمای چین و سینمای هند وجود دارد به اسم سینمای بی‌پدر» در سینمای آمریکایی پدر آمریکایی همیشه جایگاه محترمی دارد به خصوص در سینمای کودک. از فیلم پینوکیو گرفته تا شیرشاه، تا بامبو تا خانواده شگفت‌انگیز تا درون و برون. پدر شخصیت محترمی است حتی اگر منفعل و دائم‌الخمر باشد. اجازه تعدی به او وجود ندارد به طوری که در فیلم تک‌تیرانداز آمریکایی شاید حضور چندانی نداشته باشد اما سر همان میز شام همه حرف فیلم را می‌‌زند. در سینمای آمریکا حتی اگر پدر جنایتکار هم باشد در موضعی قرار می‌گیرد که فیلم تبدیل به اثری ماندگار هم‌چون پدرخوانده» می‌شود. گاهی نتیجه فیلم‌نامه چیزی مثل فیلم برکینگ بد» می‌شود ولی مرد خانواده‌اش را دوست دارد. در سینمای چین پدر بسیار تکریم می‌شود و در سینمای هند واقعا تقدیس می‌شود. اما در سینما و تلویزیون ایران به پدر به عنوان یکی از ارکان اصلی خانواده بی‌محابا می‌تازند. پدر در سینما و تلویزیون ایران موجود ابن‌الوقت، دو زنه، زندگی پنهان‌دار، ضد‌عشق یا در گذشته مانده‌‌است. حتی اگر همین سریال ستایش را ببینید حشمت فردوس یک موجود در گذشته مانده و کاریکاتوری است که هر از گاهی یک جمله‌هایی می‌گوید.



در خیابان فردوسی یا پاساژ افشار یا سبزه میدون و کوچه پس کوچه ها لحظه ای آرام و قرار ندارند . به ظاهر عددی نیستند و ارزهای چندان درشتی جابجا نمیکنند ، با این وجود بازار واقعی هستند چون عرضه و تقاضای کل کشور در همین بازار محک میخورد . انرژی و تحمل این بازار تمام شدنی نیست زیرا پایه و مایه واقعی دارد ،روز به روز ماه به ماه و سال به سال آینه وضعیت کشور است  . این بازار برای همه یکسان است ،دو سه نرخی نیست ، نورچشمی و دولتی و سفارشی هم نمیشناسد . 

با اینکه بازار آزاد هیچوقت به رسمیت شناخته نشده و به حساب نیامده  این توانائی را دارد که دولت و بانک مرکزی را با آنهمه یال و کوپال به دنبال خود بکشد . رمز این توانمندی نه در تعداد واسطه ها و سرمایه و دم و دستگاه آنهاست بلکه در اینست که نبض و قلب  کشور هستند وگرنه اینها کجا و دیوانسالاری غول پیکر دولتی کجا .




سوای افت و خیز های پرشتاب برابری دلار آمریکا با ریال ایران از سالهای دور، نگاهی
میکنم به آنچه درده دوازده سال اخیر  روی داده .

در اواسط دوره ریاست جمهوری دلار از حدود 1700 تومان به تدریج افزایش
یافت تا زمانیکه پرشتاب 
شد و به اوج 4000 تومان رسید  . بعد از آن حدود دو سالی زمان
برد تا در نهایت به 2700 برگشت .از 1393 تا 96 افزایش تدریجی داشت .
در سال 96 آهنگ افزایش تند شد و از اواخر 96 تا به امروز حالت عمودی و یک سویه
به خود گرفته و تا کنون نرخ لحظه ای 6100 تومان را به خود دیده .
حالا که همه از دلار حرف میزنند و جلو صرافی ها صف میکشند برای من تنها یک معنی
دارد و آن اینکه بازار در حال کف کردن است و دیگر وقت ورود به این بازار نیست بلکه
خروج تدریجی و حساب شده عاقلانه است تا نوبت بعدی و داستانی دیگر . 
اما چون و چرای این آشفته بازار حکایت طولانی دارد .
مختصر اینکه سکه سیاه شدن پول کشور نتیجه طبیعی تگذاری های پولی ، ارزی و
اقتصادی به کل بی معنا و فاجعه بار میباشد .  مردم و دست اندر کاران اقتصاد و صنعت و
تجارت هم چیز بهتری از دولتها وت گذارانشان نیستند ، به عبارتی جفت همند  .
تا زمانیکه شعور و شخصیت ملت و دولت تحولی بنیادی پیدا نکند در به روی همین پاشنه
خواهد چرخید .

رشید دمهری



کالای مصرفی و یا ابزارهای تولیدی پیام حمایت را در کیفیت خودش ثبت میکند .

حمایت دولتی به روشهای گوناگون یعنی کاهش بیشتر کیفیت و فروش ، یعنی
ناتوان تر شدن اقتصاد کشور و به معنی حمایت واقعی از کالاهای خارجی میباشد .




بعد از گذشت یکی دو ماه از آغاز ریاست جمهوری آمریکا گردانندگان 
این کشور دریافتند

که بهتر است از خیر ترامپ بگذرند و به حال خود رهایش کنند .
 مشاهدات نشان از این دارد که رهبران سنا و کنگره و اف بی آی و سیا و ارتش و بقیه
بنا را بر این گذاشتند که کم و بیش طبق روال سابق ، خود رآسآ به رتق و فتق امور کشور
بپردازند ، وزارتخانه های دولتی به ویژه وزارت خارجه  که مهمترین میباشد به حالت کما
رفته اند ،
 انگار گم شده اند . 

این وضعیت در تاریخ آمریکا و جاهای دیگرهم سابقه دارد . رئیس جمهور اسمی هر حرفی
میخواهد بزند و یا حکم های چپ و راست صادر کند اما اجرا نمیشود که گفته اند سنگ بزرگ
علامت نزدن است .
قوانینی هم مانند کاهش مالیات
 که تصویب میشود سالهاست در برنامه حزب جمهوری خواه بوده .

رشید دمهری



https://www.brookings.edu/blog/fixgov/20/02/09/is-president-trump-irrelevant/



در نگاه اول آنکه در بالا قرار گرفته حاکم است . مردم ، دولت و حکومت را فرمانروا و
زیر دستان را فرمانبردار میدانند .

اگر بهتر نگاه کنیم واقعیت درست عکس توهم رایج میباشد . فرمانروایان واقعی توده مردم
هستند چه در ت ، چه در کسب و کار 
، چه در هنر و چه در هرچی . بالائیها محصول و
ساخته پرداخته پائینیها هستند .
بالائیها بیشتر ماشین حکم و مهر و امضائی هستند که اگر مورد پسند پائینی ها باشد اعتبار
دارد وگرنه زیر پا گذاشته میشود . حکومت تا وقتی به ساز آنها برقصد میماند و اگر روزی نتواند و یا
نخواهد در حد شعور اکثریت مردم رفتار کند 
سرنگونش میکنند .
به عبارتی دیگر حکومت مردم را نمیسازد ، مردمند که حکومت را میسازند و میآورند و میبرند
.
حکومت در حالت عادی شبیه پرچمیست که مردم تکانش میدهند .

اما اگر مردم برای زندگی بهتر جدی هستند بهتر است اول سر و سامانی به خودشان بدهند .
تا اندیشه و روان بیشتر مردم تحول سازنده ای نیابد  ، تا خود مردم برنامه و بنیانی پیدا نکند
سی بار هم دولت و حتا نظام ی عوض کنند ، که کرده اند و خواهند کرد ، به جائی
نخواهند رسید .
مردم ما که نه خود و دنیای واقعی را میشناسند و نه فکر حساب شده ای برای 
آینده کشور
دارند ، فقط از کرده خود و 
دولت خود ساخته به تنگ آمده اند ، همین . آسانترین راه هم
جابجا کردن کردن دولت ها و اگر 
جواب نداد کل نظام ی است .
همه داستان ت و مملکت داری ما چهار تا  شعار و 
خواسته های رویائی بی سر و ته است .
و حکومت کردن بر چنین مردمی چقدر راحتست  ، 
حرفهای قشنگ شعاری را از خودشان بگیر با
آب و تاب و رنگ بیشتر به خودشان برگردان ، 
میشوی رئیس جمهور   ، میشوی پیروز میدان و
میروی برای حال بردن و حال گرفتن . دستاورد 
چنین بازیگری و کارگردانی هم برای عامه
داروهای آرام بخش پاره وقت است و برای خواص برنده  
و بازنده شدن  این یا آن گروه ی مالیست .


رشید دمهری





1دی ماه  1396

کره زمین ، حرکت ، تنفس ، و راه و رسم زندگی خود را دارد . زله و سیل و طوفان و خشک سالی و

تر سالی هم نه حادثه بلکه رفتار حساب و کتابدار طبیعت است . کردار طبیعت حکمت و عمل همان خدای واقعیست که ما با هزار گونه پندار و وهم تلاش میکنیم به وجودش آگاهی پیدا کنیم .
کره زمین از برکت وجود همین پدیده های طبیعی که ما آنرا بد میدانیم به این چنین بی همتائی و تنوع و
زیبائی دست یافته . 
اینکه با یک زله پنج ریشتری ملارد سراسیمه میشویم تنها ریشه در خود زله ندارد بلکه
این بی تابی ناشی از تار و پود زندگی ماست که پر از پیش زمینه  زله های هفتاد ریشتی شده .

کل دنیای ما مملو از گسل های متضادیست که از هم اکنون میتوانیم  پیش لرزه هایش را ببینیم منتها
کشور ما در اغلب زمینه ها سرآمد دیگرانست .


لیست مختصری از گسل های فزاینده داخلی :  هدر دادن دهشتنالک منابع آب  /  فرسودگی خاک در مقیاسی دو  و نیم برابر استاندارد جهانی به فرموده علیمراد اکبری معاون وزیر جهاد کشاورزی ، مواد آلی خاک ایران نیم و استاندارد جهانی دو درصد / حبس شدن و به باد رفتن سرمایه کشور در هزاران طرح نیمه تمام و رها شده و ناکارآمد ، کارخانه ، راه ، سد ، برج ها و . /  دستگاه غول آسای بی خاصیت و مزاهم دولتی  که جز هدر دادن سرمایه کشور و ایجاد شغل های کاذب ثمر دیگری ندارد ، دولتی که در همه کارها  دخاتت میکند سد بزرگیست در راه تلاش و خلاقیت خود جوش مردم ، در اقتصادی که نود در صدش در اختیار دولت است دیگر جائی برای کار آفرینان واقعی باقی نمیماند  /  خودرو سازی که از اول ( پیکان) اشتباه بود و حالا همچون سرطانی به سر تا پای زندگی ما چنگ انداخته  /  شهرهای بی در و پیکر با انبوهی جمعیت که نه کار چندان مفیدی انجام میدهند و نه فرصت نفس کشیدن دارند / دانشگاه هائی که برای اغلب خانواده ها و فرزندانشان جز تلف کردن پول و عمر
حاصلی نداشته / و گسل های فراوان دیگر.


بستر این نابسامانیها همان اندیشه و روان آشفته و واژگون شده ما هست : بیماری بی خردی ، نا خوشی
خودستیزی و بیگانه دوستی ، خود بزرگ 
بینی بطوریکه در عین وابستگی و گدایی از غرب و شرق خود را برتر از همه میدانیم . به هر بهایی شده میخواهیم هر کاری دنیا کرد ما هم انجام دهیم  حتا به صورت کاریکاتور یا نمایش .
انسان به فضا میفرستند ما هم میمون هوا میکنیم .  موتور 16 سوپاپ میسازند ما هم میسازیم ، انرژی اتمی دارند  ما چرا نداشته باشیم  .
خرد حرفه ای پیشینیان خود را از یاد برده ایم وحالا درهم میلولیم و به چپ و راست میزنیم با
توهم اینکه گشایشی بشود 

سپاهی نباید که با پیشه ور               به یک روی جویند هر دو هنر
یکی کار ورز و یکی گرز دار          سزاوار هر کس پدیدست کار
چو این کار آن جوید آن کار این         پرآشوب گردد سراسر زمین

تنها کار مثبت و چشمگیری که در این دو سه دهه انجام شده رشد کمی و کیفی صنایع دفاعی بوده .
اینجا مسئله بود و نبود و نام و ناموس ملت ایران در میانست . توانمندی دفاعی خودساخته امنیت
بیشتری دارد تا خرید پیشرفته ترش از خارج . با این وجود ویرانی اقتصاد و آشفتگی فرهنگی
میتواند همه این زحمات و فداکاری مدافعان کشور را بر باد دهد .

در صحنه فرهنگ
 طوطی وار از هرچه غیر ایرانی باشد تقلید میکنیم  ، هر چی آنها بنویسند ما میخوانیم 

، دانشجویان غربی در مراسم پایان تحصیلی شنل و کلاه چهار گوش کشیشهای قرون وسطای اروپا
را میپوشند ما هم میپوشیم وافتخار میکنیم  ، رسانه های خارجی به هر رنگی در بیایند ما هم
همانرنگی میشویم ، دور همی درست کردند ، صدا و سیمای ما هم با آب و تاب فراوان دورهمی های فرمایشی و مسخره بازی های بی خاصیت درست میکند ، فیس بوک میسازند ما هم ترتیب فیس فلان را میدهیم بگذریم .

و خلاصه پیروی گله ای از هر چه غربی و شرقی و عربیست دامن ما را گرفته . هرچه آگاهی و هشدار هم بدهند در این روند بلند مدت تخریب جامعه ایران تآثیر اساسی نخواهد داشت . مسیرکنونی تا همه عواقبش را به چشم خودنبیند از پا نمیایستد . این راه و رسم جامعه است و در زمانی  که سیر برگشت پایان یابد آنهائی که میمانند میفهمند باید به شیوه ای که کمک کار طبیعت باشد زندگی کنند تا خود هم نصیبی ببرند .

رشید دمهری


در سال 1971 آمریکا اعلام کرد دیگر به دارندگان دلار طلا تحویل نمیدهد . تا آن زمان هر دلار کاغذی به معنی رسید یا مدرک مقدار معینی طلا بود که افراد و شرکتها یا دولتها نزد بانکهای آمریکا به امانت گذاشته بودند و هر وقت اراده میکردند میتوانستند دلار را بدهند و طلای خود را تحویل بگیرند . در واقع آمریکا همه طلای امانتی را یکجا مصادره کرد . این داستان ماجرائی پر پیچ و خم دارد که بماند . در مقابل اعتراض های گسترده ، آمریکا گفت به اعتبار اقتصاد این کشورمیتوانید همین
شش اصل طبیبان بزرگ ایران برای حفظ سلامتی : * هوا ، به معنی تنفس هوای پاک در داخل و خارج منزل مطابق فصل ، هوای گرم در تابستان و سرد در زمستان . * خوراک ، مصرف خوراک و نوشیدنی و میوه در فصل خودش وعادت مردم هر منطقه . وعده خوراک برای افراد تندرست دو وعده یکی ناشتا که نیم خوراک است ودیگری شام سر شب که وعده کامل است . * روان ، یعنی شادی ، امید ، غم ، خشم ، ترس ، حسادت ، نگرانی ، شرم ، اندیشیدن و سایر حالات روحی به اعتدال و نه افراط و تفریط و به تناسب مزاج هر
دانشمندان می‌گویند بیشتر بدن ما را موجودات میکروسکوپی تشکیل می‌دهند و فقط ۴۳ درصد بدن انسان از سلول‌های انسانی تشکیل شده است. شناخت هر چه بیشتر این مجموعه موجودات میکروسکوپی (ویروس، میکروب، قارچ و آرکیا) که در کل "میوم" یا "ریزاندامگان همزیست" نامیده می‌شود، به درک بهتر ما از بیماری‌های مختلف از انواع آلرژی گرفته تا پارکینسون کمک می‌کند. دانشمندانی که در این حوزه کار می‌کنند هم این پرسش را مطرح می‌کنند که انسان بودن به چه معناست و هم روی روش‌های
کتاب قانون در طب نوشته ابن سینا ، منبع اصلی این یادداشت میباشد . لینک زیر پژوهشیست جامع که علل ، عوارض ، و درمان نزله و زکام توسط طبیبان بزرگ ایران را ارئه نموده . http://journals.sbmu.ac.ir/en-mh/article/viewFile/15142/11571 سرما خوردگی ، آنفلو آنزا ، سینوزیت و به تازگی کرونا نامهای جدیدی هستند برای بیماری نزله یا زکام . طب ایرانی از دیر باز این بیماری را شناخته و درمان کرده . مختصر اینکه نزله به ریزش مواد بلغمی از سر به گلو و شش و معده گویند .

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

جوک های کورش فاتح سوسنگرد به یاد حاج غلامحسین بسطامی